جدول جو
جدول جو

معنی فساد آوردن - جستجوی لغت در جدول جو

فساد آوردن
(دِ کَ دَ)
فتنه انگیختن. آشوب به پا کردن. رجوع به فساد انگیختن، فساد پیوستن و فساد کردن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرود آوردن
تصویر فرود آوردن
پایین آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراز آوردن
تصویر فراز آوردن
فراهم آوردن، گرد کردن، پیش آوردن، برای مثال نوبهار آمد و آورد گل تازه فراز / می خوش بوی فراز آور و بربط بنواز (منوچهری - ۵۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاد آوردن
تصویر یاد آوردن
به خاطر آوردن، به یاد آوردن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ گِ رِ تَ)
سخت گرفتن برای انجام کاری. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرا آوردن
تصویر فرا آوردن
حاصل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد آوردن
تصویر باد آوردن
مبتلی به (اذیما) شدن ورم کردن باستسقای لحمی گرفتار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
بخاطر آوردن آنچه رافراموش شده است فرا خاطر کردن، بخاطر آوردن کسی را چیزی یاشخصی فراموش شده را
فرهنگ لغت هوشیار
پیش آوردن آوردن، یافتن حاصل کردن، فراهم آوردن گرد کردن جمع کردن: فراز آورد گونه گون سیم و زر، کشانیدن به جایی یا بسوی چیزی، فرود آوردن، پدید آوردن، بالا کشیدن برآوردن
فرهنگ لغت هوشیار
پایین آوردن، نازل کردن تنزیل، پیاده کردن، پایین کردن مقابل برآوردن، (چنانکه در عضاده اسطرلاب موقع رصد کواکب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرود آوردن
تصویر فرود آوردن
((~. وَ یا وُ دَ))
پایین آوردن، پیاده کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراز آوردن
تصویر فراز آوردن
((~. وَ یا وُ دَ))
آوردن، پیش آوردن، یافتن، به دست آوردن، فراهم آوردن، گرد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیاد آوردن
تصویر بیاد آوردن
تداعی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
لدفعٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
Pressure, Pressurize, Urge
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
faire pression, pressuriser, exhorter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
圧力をかける , 駆り立てる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
دباؤ ڈالنا , دباؤ ڈالنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
চাপ সৃষ্টি করা , তাগিদ দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
กดดัน , กระตุ้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
kueka shinikizo, kuongeza shinikizo, kumshawishi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
baskı yapmak, basınç uygulamak, zorlamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
להפעיל לחץ , לדחוף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
施加压力 , 加压 , 催促
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
pressionar, pressurizar, instigar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
압박하다 , 압력을 가하다 , 촉구하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
memberikan tekanan, mendesak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
दबाव डालना , प्रेरित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
esercitare pressione, pressurizzare, esortare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
presionar, presurizar, urgir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
тиснути , створювати тиск , наполягати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
wywierać nacisk, nalegać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
unter Druck setzen, drängen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
оказывать давление , прессовать , настоятельно советовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فشار آوردن
تصویر فشار آوردن
druk uitoefenen, onder druk zetten, aandringen
دیکشنری فارسی به هلندی